جدول جو
جدول جو

معنی طارم رود - جستجوی لغت در جدول جو

طارم رود
(رَ)
ظاهراً رودیست که از طارم علیا (تابع زنجان) میگذرد. در حبیب السیر آمده: مرکب همایون پادشاه ربع مسکون از ده سلطانیه به طارم رود و از آنجا بطریق فومن متوجه امیرۀ دباج شود. (حبیب السیر چ تهران جزو 4 از ج 3 ص 374)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طرب رود
تصویر طرب رود
نوعی ساز زهی دارای شش تار
فرهنگ فارسی عمید
(رِ)
دهی است از دهستان هزارجریب بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری. در 26گزی شمال خاوری کیاسه. منطقه آن کوهستانی و جنگلی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(ظِ دَ)
از رودخانه های مازندران. (ترجمه مازندران و استرآباد ص 24، 74، 200)
لغت نامه دهخدا
(شِ)
نام رودی است در مازندران که در ناحیۀ نور جاری است. (ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 55)
لغت نامه دهخدا
(خُرْ رَ)
یکی ازدهستانهای سه گانه شهرستان تویسرکان. این دهستان درشمال شهرستان واقع و محدود است از طرف شمال به بخش اسدآباد شهرستان، از جنوب بدهستان کرزان رود تویسرکان و از خاور بکوه الوند و از باختر به بخش کنگاور.
آب و هوا: هوای دهستان سردسیر و ییلاقی و تابستان آن معتدل و یکی از نقاط خوش آب وهواست. آب اکثر قراء دهستان از چشمه سار و زه آب رود خانه خرم رود تأمین میشود.
ارتفاعات: سلسله کوه الوند در شمال خاوری این دهستان واقع و شعب آن از جنوب و شمال دهستان را محصور نموده است. قلۀ مشهور به قلۀ دائم البرف از کوه الوند به ارتفاع 3467متر در شمال باختر دهستان واقع و یال جنوب باختری آن تا حدود خسروآباد واقع در سر راه شوسۀ کنگاور به همدان کشیده شده و حد طبیعی بین این دهستان با بخش اسدآباد است. شعبه دیگر از کوه الوند در همان جهت جنوب دهستان ادامه یافته به کوه مرتفع پرتگاهی خان گرمزمنتهی و حد طبیعی این دهستان با دهستان گرزان رود محسوب میشود. ارتفاع قلۀ منفرد خان گرمز از سطح دریا 2868 متر است. گودترین نقطۀ این دهستان بیش از 1495 متر ارتفاع دارد. رود خانه خرم رود از حدود آبادی شهرستانه پس از مشروب نمودن قراء مجاور خود در حدود آبادی سهم الدین کنگاور با رودخانه ای که از اسدآباد می آید یکی شده وارد بخش کنگاور میشود. در همین دهستان شعبه دیگری که از چشمه سارهای وردآورد و کهنوش سرچشمه گرفته در حدود نجف آباد به این رودخانه میریزد. محصول عمده دهستان غلات و حبوبات و انواع میوه های صیفی و چوب و کتیراست. صادرات آن خشکبار و چوب و لبنیات می باشد.
راه های آن عبارتند از راه شوسۀ تویسرکان به کرمانشاه در جنوب و شوسۀ کنگاور به همدان در باختر که کمتر مورد استفاده است. راههای داخلۀ دهستان مالرو ولی در صورت اقدام ممکن است از کنار رود خانه خرم رود تا اشتران مرکزی دهستان راه فرعی احداث شود. نزدیکترین ومستقیم ترین راه مالرو تویسرکان به همدان در این دهستان از گردنۀ مشهور شهرستانه الوند گذشته از طریق عباس آباد به همدان می رسد. تابستان صعب العبور و زمستان در اثر کثرت برف بکلی مسدود می گردد.
دهستان خرم رود از 39 آبادی کوچک و بزرگ تشکیل شده، سکنۀ آن در حدود 17هزار نفر و مرکزدهستان آبادی اشتران و قراء مهم آن بشرح زیر است: سیستانه، وردآورد، کهنوش، بوجان، شهرستانه، کشانی، سنجوزان و ولاشجرد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
نام رودیست که از دهستان خرم رودفوق سرچشمه می گیرد و از حدود آبادی شهرستانه پس از مشروب نمودن قراء مجاور در حدود آبادی سهم الدین کنگاور با رودخانه ای که از اسدآباد می آید یکی شده وارد بخش کنگاور میشود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان فروغن بخش ششتمد شهرستان سبزوار، واقع در 42هزارگزی باختر ششتمد و 4هزارگزی جنوب کال شور، جلگه است و گرمسیر و دارای 270 تن سکنه، آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه و شغل مردم آن زراعت و کرباس بافی است، و راه آنجا مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(اَ لَ)
نام رودیست در بلوک نور (مازندران). رجوع به مازندران و استراباد رابینو ص 31 و ترجمه همان کتاب ص 55 شود
لغت نامه دهخدا
رودی است که از وسط شهر ارجان میگذرد: آبش (یعنی ارجان از رود طاب که در میان آن ولایت میگذرد. و بر آن آب پولی ساخته اند. آن را پول ثگان خوانند. (نزهه القلوب چ لیدن ص 129). و رجوع به طاب (رود...) شود
لغت نامه دهخدا
(طُ قَ بَ)
نام یکی از دهستانهای بخش نطنز شهرستان کاشان است. این دهستان در جنوب نطنز در دامنه و دره های کوه کرکس در طول و طرفین جادۀ شوسۀ اردستان به مورچه خورت واقع است. هوای آن سردسیر، آب آن از چشمه سار و زه آب رودخانه و قنوات. محصول عمده آن انگور و غلات و حبوبات و انواع میوه جات سردسیری است. این دهستان از 15 آبادی و چندین مزرعه تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 14 هزار تن و قراء مهم آن بشرح زیر است: قصبۀ طرق کلهرود، سه، طار، کنته، ابیازن، نیه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
نام ناحیتی است به چغانیان، و وشجرد از اعمال آن است: ابوریحان بیرونی در وصف جمست گوید: و در آن معدنی پیدا شد در وشجرد از حدود چغانیان در ناحیه یی که به رام رود شهرت داشت، (الجماهر فی معرفه الجواهر ص 194)
لغت نامه دهخدا
(گَ پَ)
دهی است از دهستان گلیجان رستاق بخش مرکزی شهرستان ساری، واقع در 18500گزی جنوب خاوری ساری، شمال درۀ زارم رود. منطقه ای است کوهستانی و جنگلی هوای آن معتدل و دارای 190 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه زارم رود تأمین میشود، محصول آن برنج، غلات، لبنیات، میوه جات، شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. گله داران تابستان به ییلاق چهاردانگه میروند. دبستان هم دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
شاد رود از ابزار های خنیا همانند با شش تای که بر رویه آن از دو سوی زه های کوتاه بسته اند یکی از مقیدات آلات ذوات الاوتار و آن سازیست بر شکل شش تای با این تفاوت که بر سطح وی از طرفین اوتار کوتاه بندند
فرهنگ لغت هوشیار